آنچه در كرمانشاه گذشت
اول سلام به دوستاي خوبم بعدش اينكه يه مدت آپ نكردم شرمنده بلاخره لپ تاپ درست نشد و یه لپ تاپ دیگه خریداری شد الان راحت شدم البته اون مال عهد بوووووق بود ایناهاش
بگذریم ما روز دوشنبه در تاریخ 7 مهر حرکت کردیم ساعت 10صبح به سمت همدان تا شب اونجا بخوابیم به دلیل مسافت زیادتا کرمانشاه قرار بر این بود شب همدان بخوابیم تا صبح روز 8 مهر بریم کرمانشاه
اینم گلک من که پشت ماشین واسه خودش جایگاه داشت انگار اتاقش بود حال می کرد واسه خودش خواب و بازی و تماشا
قبل همدان هم یه روستایی به نام قره گوزلو بود نرسیده به اسد آباد جای قشنگ و خوش آب و هوای بود بیشتر فیلم گرفتم تا عکس و نهار همونجا موندیم
اینم نزدیکی شهر اسد آباد
بلاخره ساعت 11شب رسیدیم همدان و اونجا خوابیدیم اینم بهراد گلم که تازه ار راه رسیده رفته سراغ نقشه همدان و داره بازی میکنه ما هم خسته کوفته
اینم صبح روز بعد همدان که راه افتادیم بریم به سمت کرمانشاه شازده کوچولو تازه بیدار شده بود و تو ماشین بردیمش که همونجا ادامه خوابشو کامل کنه
بقیه ماجرا در ادامه مطلب
بعد همدان شهری بود به نام صحنه شهر قشنگی بود مخصوصا جایی به نام دربند آبشار زیبایی بود تو یه پارکی باید 1کیلومتر پیاده میرفتی تا به آبشار میرسیدی اینم نمایی از پارک و خود آبشارش
اینم بلاخره شهر کرمانشاه (طاق بستان)و دیگه توضیح نمیخواد
فقط اینکه اینجا ظهر بود و رفتیم و مصلی کرمانشاه واسه نماز
اینم روز جمعه 11 مهر راه برگشت به تهران 50 کیلومتری بعد کرمانشاه کوه بیستون