فقط10 هفته
سلام گل پسرم قند عسلم شير شكرم بهراد گلم
پسر باهوش و صبورم...
امروز ماماني رفت تو 30 هفته فقط 10 هفته ديگه مونده تاقرارملاقات من و تو
فقط 10 هفته ديگه نميدوني چه حس خوبي دارم تصورش هيجان انگيز
چه برسه به اينكه تو واقعيت بياي تو بغلم ،
جونم برات بگه كه ماماني اين روزا شبها اصلا راحت نميتونه بخوابه
و همش درد لگن داره و صبحا به زور از خواب بيدار ميشه تا بيادسر كار
اما همه اينها مي ارزه وقتي بدونم تو سالمي به قول گفتني
اين نيز بگذرد
همين الان كه در حال نوشتن هستم دارم سيب ميخورم پسرم
نميدوني چه تكونهايي ميخوري ميپري بالاو پايين و ماماني كلي ذوق مرگ ميشه
فداي اون لگدهات بشمكاش ميشد فيلم بگيرم اما نميشه
چند روز پيش تو تي وي يه خانوم ايراني كه 5 قلو به دنيا آورده بود نشون داد
تو 28 هفتگي يك خورده اي با تو فاصله داشت نوزادهاي نارس ديده بودم
اما نميدونم وقتي اين 5 قلو رو كه ديدم چرا اين حس بهم دست داد
شايد براي اين بود كه دورو ور سن تو بود شايد تحريك شدم
از اين كه واي خدا يعني بهراد من الان كه تو دلمه انقدريه
نميدونم با چه زبوني اين حسو برات بيان كنم فقط تنها چيزي كه
ميتونم بگم اين هست كه اشك تو چشمام حلقه بسته
و شادم از اين كه خداوند بزرگم اين نعمت روبه من و خانوادم داده
و من هر لحظه از داشتن تو خرسندم
بووووووووووووووووووووووووووووووس بهرادم
شكرت خدااااااااااااااااااااااااااااا
بابت اين نعمت بزرگ
خداوندا از تو مي خوام به تمام اون بنده هايي كه تو اين كره خاكي هستند
و زندگي ميكنن اگر آرزو مادر شدن دارن و تو مصلحت ميدوني بهشون بده
و مخصوصا اون كسايي كه اين چند وقت اخير تو ماه رمضون ازمن خواستن
براي دخترشون يا بستگانشون دعا كنم
چون ميگن دعاي زن حامله بر آورده ميشه
آمين