امیر بهرادامیر بهراد، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

بهراد پسر آروم و صبور من

درد لگن و مابقی ماجرا

1392/6/3 21:18
264 بازدید
اشتراک گذاری

 

gif10.gif 

65.gif

بهراد شیرین مامانی پسر باهوش و صبورم  

 

دیروز غروب درد شدید داشتم هم از لگن و کشیدگی رحمم

خیلی ترسیده بودم زنگ زدم مطب منشی گفت...001.gif

تا شب اگه ادامه داشت برو بیمارستان منم دست به دامن خدا پیغمبر شدم1.gif

 

تا اینکه صبح شد رفتم شرکت دیدم بازم درد دارم اما کمی بهتر شده بود

 2.gifرفتم پزشک شرکتمون و گفتم واسم سونو بنویسه تا بعد شرکت برم

 

و ساعت 4 بودم سونو گرافی و ساعت 4.45 رفتم داخل

 

دکتر سونو گراف عکس سر و شکم و دست و پاشو بهم نشون دادvoetstap05.gif30.gif

 

و حتی بهم گفت این لپ ها و چشم و لباشه اما من که اصلا نفهمیدم

 

فقط تنها چیزی که سر درد آوردم از کف پاهای کوچولوت بود

 

مامانی فدای اون قدو بالات بشه کاش میشد میفهمیدم

 

چی به چی هست گفت لپهای تپلی داره وای خدا

 

نمیدونی چه قدر ذوق مرگ شدم بعدش گفت..

 

سرش سمت راستته و پاهاش سمت چپت و باسنش بالای نافت

 

اونجا فهمیدم اینکه قلمبه میشی باسن و سرت بوده

 

فدات بشم مامانی

 zwanger54.gif

بووووووووووووس

 


نمیدونی چقدر خوشحال بودم بعدش گفت ...

 

 

خانوم درد لگنت واسه زایمان زود رس هست وباید استراحت کنی مراقب باشی

 

انگار دنیا رو سرم خراب شد هرچی ذوق بود یهو از بین رفت

 

اما یهو به خودم اومدم و گفتم خدارو دارم ناامید برای چی بشم

 

اون مراقب بچم هست 

 

 

خدایا 32 هفته رو نگهش داشتی 9 هفته دیگرم مراقبش باش

 

خودت این هدیه برزرگ رو به من و خانواده هدیه کردی خودتم مراقب پسرم باش 

 

خلاصه آقای دکتر چیزهای دیگه هم گفت مثلا از وزنش که 1800 بود

 

نمیدونم وزنش خوبه یا نه تو نت گشتم دیدم تو 32 هفته 1800درسته

 

حالا نمیدونم تو نت درست هست یا نه

 

عکس مطالب سونو رو هم تو آلبومت گذاشتم برای آینده ای دور پسرم 

 

ایشالا روزی برسه که تو به دنیا بیای صحیح و سالم و تو بغلم باشی

 

و هی نق بزنی و من بیام این خاطرات رو بخونم که چقدر دلشوره داشتم

 

و یه نفس عمیقی بکشم و او ن لحظه لوپهای کوچولوتو یه

 

بووووس آبدار کنم یعنی میشه مامانی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان کیاراد(آرزو)
21 شهریور 92 10:57
وب قشنگی دارین عزیزمواقعادوران حاملگی پراز استرس ونگرانیهتوکل کن به خدا وامیدوار به روزهای خوبی که در انتظارتونه