امیر بهرادامیر بهراد، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

بهراد پسر آروم و صبور من

تو 5ماهگیت چیکارا کردی؟؟؟؟

پسر قشنگو نازم فردا تو میری تو 6ماهگی یعنی 5ماه کامل میشه الانم واسه خودت مردی شدی   هرچی میگم پسلم دست تو دهن نکن فایده نداره بعضی وقتا با حرص دستو دهنت میگذاری   تا خود مچ بعدش اوق میزنی گاهی اوقاتم اشتب میشه و انگشتت میره تو چشمات   بعد گریه میکنی هرچی میگم گوشت بدهکار نیست،ب   خاطر این دندون شیطون خرابکاری میکنی در حد المپیک وااااااااااااااای چی میکشم   مهمونی اگه برم غصم میگیره سخته خداااااااااااااااا     هرچی دم دست یا حتی صورت مامان یا عزیز یا هرکس دیگه فرق نمیفکوله همرو میخوای بخوری   با ذوق و وله پسلم مرد شدی حتی پستونکم دیگه زیاد تحویل نمیگیری فقط شبها...
21 اسفند 1392

بهراد 5 ماهگی

عکسای جدید در ادامه مطلب       اینم عکسای تو شرکت که در تاریخ 92/11/28 رفتم تا به همکارام شیرینی بدم  همکارامم منو خجالت زده کردن دستشون در نکنه ...
2 اسفند 1392

رفتن به تولد و چند خبر...

بدون مقدمه میرم سر حرفام   اول از همه بگم دیروز با بهراد کوچووم رفتیم تولد ایلین جوون که 2سالش شده و دیگه اینکه بلاخره ترم اول دانشگاهم تمام شد و خدا رو شکر با این همه شرایط سخت بچه و خانه داری و شوهر داری خودم راضی بودم از نمرات و معدلم بعضیا اومده بودن و نظر داده بودن قبلا که نمیشه و نمیتونی اما من تونستم خدا رو شکر  اینم همکلاسیم هستن با استاد درس تخصصیمون استاد باقری اینم از امروز صبح بهراد جونم که داره میاد سمت سفره صبحانه اونم چی لباش انگار آب افتاده فداش بشم    ...
18 بهمن 1392

خوش گذرونی و آشنای.....

من اومدم تا دوباره بنویسم... بهرادی من این چند وقت هم عروسی رفت و هم با دوستاش آشنا شد   اولین دوستش آیلین خانوم که مامان باباش از دوستای خودمون هستن   اینم آیلین جون به همراه پسرم روز جمعه هم عروسی آشناها بود و بهراد واسه اولین بار رفت عروسی اینم دومین دوست بهراد آقا سام  که تو عروسی آشنا شد البته سام خوشگل نوه صاحب مجلس بود اینم بقیه عکسای تو عروسی   این عکسم عزیزش داشت عکس تکی میگرفت ناغافل استفراغ کرد ...
30 دی 1392

بهراد 4ماهگی

این از سر ناز پسرم که من خیلی دوستش دارم دلم میخواد بخورمش اینم رو گهوارشه و با عروسکاش بازی میکنه اینم که دیگه گفتن نداره (خوشمزست پسرم؟؟؟ ) قربون چشمات بشم با چه دقتی به دوربین نگاه میکنی   میخوای بازم عکس ببینی برو تو ادامه مطلب       لباس مال دایی جونش بوده ( عزیز با سلیقه)   اینجا هم انگشتر پدرجونشو صاحب شده                       پسر درسخون من   7 پادشاه خواب میبینی مامانی   بهراد روی تختش (واسه اولین بار) ...
30 دی 1392

نگرانی برای لثه بهراد

خبر جدید... بهرادم جدیدا لجباز شده و موقع شیر همش انگار لثش میخاره با حرص شیر میخوره   و همشم توف میکنه عزیزش میگه احتمالا داره دندون در میاره اما به نظرم خیلی زوده   آخه چرا بهراد تازه 3ماه و 2 روزشه حالا هر چی شد  اگه در بیاره خواسته خداست دیگه    ایندفعه دیگه جشن میگیرم براش چون برای ختنه سورونش کاری نکردم تو محرم بود   و بعدشم از نظر مالی زیاد اوضاع خوبی نداریم قربونش بشه مامانی   قول میدم واسه تولد 1سالگی جبران کنم بووووس برای پسر مظلوم خودم   یه موضوع دیگه که نگرانم کرده   نمیدونم چطور بگم بهراد وقتی 1ماه بود چشمم خورده بود به لثش   اما فکر ک...
24 دی 1392