دندان در آوردن
واي خداااااااااااااااااااااااااااااااااااا خبر از اين خوشحال كننده تر تو تمام زندگيم نشنيده بودم اونقدر كه تو پوست خودم نميگنم كاش تو اداره نبودم و تو خونه بودم و از خوشحالي جيغ ميكشيدم اره بعد 5ماه انتظار و علائمي كه بهراد واسه در آوردن دندونش داشت بلاخره در آورد قربونش بشم كاش همين الان بودم پيشش و بغلش ميكردم و بوسش ميكردم امروز صبح ساعت 7.15 بيدار شدم خواب موندم واسه اومدن به سر كار آخه ديشب دايي و زندايي بهراد اومده بودن خونمون واسه سلام وديروقت رفتن صبح بيدار كه شدم بيام اداره ديدم گلكم بيداره و لبخند ميزنه و سرحاله كلي باهاش بازي كردم ...
نویسنده :
هديه مامان بهراد
13:03